به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ در سالهای اخیر مجموعههای متوسطی در تلویزیون تولید شدهاند، در حالی که اگر دو دهه ۶۰ و ۷۰ در ذهن مروری کنیم، نام سریالهای خوبی پشت هم قطار میشود که مشابه آن کمتر در این چند سال اخیر ساخته شده است.
محمود پاکنیت بازیگر تلویزیون دلیل کمبود سریالهای خوب را نبود زمان برای تولید خلاقیت برنامههای تلویزیونی میداند. با این بازیگر مجموعههای "روزی روزگاری"، "پس از باران"، "پردهنشین" و... درباره وضعیت سریالسازی در تلویزیون و نیز بحث کمبود مجموعههای ماندگار به صحبت پرداختهایم که در زیر میخوانید.
چرا تلویزیون دیگر کمتر میتواند سریالهای جذاب تهیه کند، سریالهایی که شما جنس آن را به عنوان بازیگری که چند سریال بهیادماندنی در کارنامهتان داشتهاید، میشناسید. از "روزی روزگاری" و "پدرسالار" تا " پس از باران" و...
در تلویزیون چند مشکل وجود دارد. گاهی متن خوبی به دست بازیگران نمیرسد یا اگر متنی هم وجود دارد، ضعفهایی در فیلمنامه آن میبینید که از بازی در آن مجموعه منصرف میشوید. از طرفی تلویزیون ایران برای ساخت سریالهای جذاب با کیفیت بالا نیاز به بودجه دارد. به هر حال یک مجموعه خوب باید دکور مناسب، گریم و طراح لباس خوبی هم داشته باشد. معضل نداشتن بودجه کافی، خیلی از تهیهکنندگان را مجبور میکند تا کارهای سطحی تحویل شبکههای تلویزیونی بدهند.
تلویزیون دورههای سختتری را در دهه ۶۰ و ۷۰ به لحاظ مالی نسبت به دهه ۸۰ گذرانده است. اما تعداد سریالهای خوبی که ساخته شده در مقایسه با سریالهای امروزی بیشتر در ذهن ما باقی مانده است. دراینباره چه نظری دارید؟
در دهه هفتاد سریالهای "روزی روزگاری" و یا "پدرسالار" ساخته میشد یا مجموعه " پس از باران"، اما آن زمان تلویزیون درگیر مشکلات مالی نبود. این مجموعهها در دورهای تولید شدند که هم سازمان و هم خود تهیهکننده برای ساخت آن انرژی بیشتری صرف میکردند و مدت تولید آن هم نامحدود بود. از طرفی وقتی این مجموعهها با حساسیت ساخته میشد، مخاطب هم از دیدن آن لذت میبرد. ما در شرایط کنونی با مشکل کمبود زمان برای ساخت مجموعههای تلویزیونی روبرو هستیم. تصور کنید یک مجموعه تلویزیونی باید دو ماه پیش از عید به تولید برسد و برای پخش آماده شود. معضل زمان برای ساخت مجموعههای تلویزیونی واقعاً ضرر زیادی به از دست دادن مخاطبان این رسانه ملی رسانده است.
اما در همین شرایط داشتهایم مجموعههای تلویزیونی مناسبتی که مردم هم آنها را دوست داشتهاند. تقریباً از کیفیت نسبتاً خوبی هم برخوردار بودهاند، چرا این دودستگی در تلویزیون وجود دارد؟
اتفاقاً به نکته خوبی اشاره کردید، چرا که من معتقدم مجموعههای مناسبتی تا حدی باعث شده کیفیت سریالها و مجموعههای تلویزیونی پایین بیاید. شما ببینید در ساخت و تهیه یک مجموعه مناسبتی چه خلاقیتی میتواند از سوی کارگردان و بازیگران با داشتن زمانی محدود وجود داشته باشد. پس به نوعی خلاقیت از عوامل یک پروژه مناسبتی گرفته میشود. من به عنوان یک بازیگر هیچ زمانی برای تفکر نقشم ندارم. فکر میکنم کل مجموعههای تلویزیونی از همین نقطه دچار ضعف ساختار و کیفیت هستند. متأسفانه ما نویسندههای چند میلیاردی را برای یک کار خرج میکنیم و زمانی که آن را پخش میکنیم، حتی ارزش نگاه کردن هم پیدا نمیکند. در این حالت مهمترین چیزی که زیر سؤال میرود، متن و قصه آن است.
به همین دلیل سریالهای خوب کمتر در تلویزیون دیده میشود؟
به خاطر دارم در مجموعهای قرار بود به ایفای نقش بپردازم. آن نقش را خیلی دوست داشتم و حدود یک سال زمان برد تا با کارگردان و تهیهکننده برای واقعیتر شدن آن نقش مشورت و اعلام آمادگی کردیم و خدا را شکر که آن سریال، مجموعه خوبی هم از آب درآمد، اما الان پیشتولید سریالها معضلی است که من بازیگر با آن روبرو هستم. گاهی شده که من نقش را میدانم و با آن ارتباط برقرار میکنم، اما متن آن آماده نیست و بعد هم فرصتی برای تمرین نداریم. وقتی قصه گیرا نباشد، آن چند میلیارد پول و زمان و عمر آدمهای آن کار هم به هدر میرود. اگر ما متن خوبی داشته باشیم، حتی یک کارگردان و بازیگر متوسط هم میتواند آن متن را به نحو خوبی ارائه کند. ولی وقتی متنمان بد باشد، حتی اگر بهترین کارگردان و بازیگر دنیا را هم بیاوریم، باز هم نمیتوانیم توجه و نظر تماشاگر را جلب کنیم.
به همین دلیل بین یک پروژه سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی و تئاتر فاصلهای است که تنها هنرمندانی که داخل این عرصه هستند، میتوانند آن را درک کنند؟
دقیقاً همینطور است. ۹۰ درصد کار بازیگر دیده شدن بازی او در عرصههای مختلف بازیگری از سینما و تئاتر گرفته تا تلویزیون. باز هم فکر میکنم سینما مهمترین تصویر برای نمایش یک بازیگر است. ما متأسفانه فرصت نداریم خلاقیت به خرج بدهیم. بیشتر از آنکه تصویری از بازیهای خوبمان را به تماشا بگذاریم، حرف میزنیم. همین تفاوت باعث میشود که سریالهای قدیمی و فیلمهای قدیمی بیشتر به یادمان بماند. چرا که در دهههای پیشین برای هر کاری وقت میگذاشتیم، گریمور برای درآمدن یک شخصیت فکر میکرد و بعد آن فکر را به معرض تماشا میگذاشت اما الان هیچ فرصتی وجود ندارد.
نگاه شما به عنوان یک بازیگر به نسل جوانی که از راه رسیده و توهم مشهور بودن در سر دارند، چیست؟
باید توجه داشت که بازیگران و کارگردانهای جوانی هستند که برای اولین بار است که فیلم میسازند و یا در کاری به عنوان بازیگر حضور پیدا میکنند، خیلیها با عشق وارد این عرصه میشوند و اتفاقاً در جشنوارههای مختلف دیدهایم که این فیلمسازان جوان هم موفق بودهاند. همین مسئله به ما نشان میدهد که کشور ما در حال بهرهبرداری از هنر است. امیدوارم عزیزانی که در رأس قرار دارند به حضور فیلمسازان جوان و بازیگران تازه از راه رسیده، اهمیت بدهند. خیلیها دوست دارند که نتیجه کار خود را در برگزاری جشنوارههای مختلف ببینند تا برای ادامه مسیر خود تشویق شوند. پس برگزاری این جشنوارهها و تشویقها مهم است. به نوعی فیلمسازان در این جشنوارهها تجربه کسب میکنند. باید به این جوانان اجازه داد تا اولین قدم را بردارند زیرا همانطور که همه میدانیم جوانها نیاز به تشویق و مطرح شدن دارند تا تواناییهایشان را نشان دهند. البته این جوان باید توجه داشته باشند تا از الگوهای اساتید خود بهرهمند شوند و تجربه کسب کنند و آینده خوبی را برای سینمای ایران رقم بزنند.
چه طور میشود ارتباط بین مخاطب و هنرمند را حفظ کرد با توجه به شرایطی که مخاطبان با فیلمهای معمولی و سریالهای سطحی در تلویزیون روبرو هستند؟
هنرمند باید با مردم ارتباط داشته باشد. چرا که مجری هنر، مردم است. اگر این ارتباط بین هنرمند و مردم از بین برود، دیگر هیچ چیزی به نام هنر باقی نخواهد ماند. ارتباطها همه از میان میرود و مردم، هنرمند و مجری قانون، هیچکدام به هم اعتماد نخواهند کرد. سخنان رئیسجمهور کشورمان دربار هنر و مردم به نوعی ارتباطی متقابل بوده است. با این حال باید منتظر چشمانداز سینما و سریالهای جذاب در تلویزیون باشیم. از طرفی ذهن یکدیگر را با ناامیدی وضعیت هنر پیش نبریم این هنر نیاز به حمایت دارد.
از بازی در مجموعه "شهرزاد" به کارگردانی حسن فتحی راضی بودید؟ البته شما اصولاً در مجموعههایی بازی کردهاید که همه کارگردانهای صاحبنام تلویزیون بودهاند.
بله آن مجموعه، کار خوب دیگری به کارگردانی حسن فتحی است. من در مجموعه "شهرزاد" نقش پدر دختری را ایفا میکنم که مخالف پسری است که عاشق دخترش (با بازی ترانه علیدوستی) شده است. اما این نقش اصلاً قابلمقایسه با نقشی که در "پردهنشین" بازی کردم نیست. "شهرزاد" سریال متفاوتی است که زمان و مکانش متعلق به زمان حال نیست و قصه و اتفاقات آن در دهه ٣٠ اتفاق میافتد. گاهی این تفاوت زمانها برایم جذاب است.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در پروژه "نفس گرم" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور به ایفای نقش میپردازم. اتفاقاً این شبها در فرودگاه فیلمبرداری داریم. البته نقش من در این مجموعه نقش اصلی نیست و کلاً در چند قسمت آن سریال بازی میکنم.
نظر شما